۱۳۹۰/۰۷/۱۳

People You May Konow

ای زاکربرگ مردم آزار

نگاه خیره و شکسته اش را جلوی چشمم می گذاری که چه؟

که گذر عمر ببینم و یادم بیافتد همه مان داریم پیر می شویم؟

هی پیشنهادش می دهی که چه؟

می دانی که جوابم منفی است ،

آخر به قراری که گذاشته بودیم نرسیدیم ؛

که جدایی ، دشمنی نباشد !

امروز تنها نیستم ، دلم قرص است و می توانم چشمانم را ببندم و در حال راه رفتن بخوابم وقتی دستم در دستش است !

کسی در کنارم است که آرامش را برایم معنا می کند هر روز

ولی عادت ندارم گذشته ام را دور بریزم ، به خودم دروغ بگویم و سپیدی هایش را قربانی تلخی هایش کنم ، دلم نمی آید پاک کنم این پیشنهاد غیر معقول زاکربرگ نامرد را که امروز ، چند سال را مانند کلیپی جلوی چشمانم رقصاند !

۲ نظر:

noghteyetookhali گفت...

آخیییییییییییی

مادیان وحشی گفت...

وقتی دل تو قرص می شود
دلم آرام میگیرد
وقتی دست تو پر از عشق است
قلب من سرشار از امید میگردد

هنوز امیدی هست...