۱۳۸۹/۰۳/۰۴

من دارم پیر می شوم ، تو چی؟!


امروز یهو به خودم اومدم و دیدم دارم به دوستم می گم : «اون موقع که من بچه بودم پفک بود دونه ای 2 تومن!»
دیدم دارم دقیقا کاری رو می کنم که یه عمر به خاطر گفتن چنین حرف هایی پیرمرد ها رو مسخره کردم : «اون قدیما ده شاهی می دادی یه پاتیل روغن می گرفتی ، اونم نه ازین روغنا که ، ازون روغنا که آدم حظ می کرد!»
حالا نمی دونم دلیلش اینه که من پیر شدم ، یا تورم چنان وحشتناکه اوضاعش که کسی به سن من شاهد جهش های قیمتی ای هست که باورش براش سخته . . .
باید گشت و دید علت پیری و تورم چی می تونه باشه و تلاش کرد که علت رو آروم آروم محو کرد :
- «ایشالا به زمین گرم بخورن !»
- «پدر جان ! با دعا نه تا حالا بنایی ساخته شده ، و نه خراب ؛ اگه می خوای کسی به زمین گرم یا سرد بخوره باید خودت آستین بالا بزنی!»

۶ نظر:

maktoob گفت...

منم پیر شدم !اما اصلا قیمتا رو یادم نمیاد پس خیلی پیر شدم :D

امیر گفت...

اگه پفک دونه ای 2 تومن رو یادت میاد پس خیلی پیری خدایی! البته از اون پیرای خوش حافظه. ببینم یادته اون روزی که کودتا شد و شاه برگشت چند شنبه بود.
در مورد اون قضیه دعا باید بگم دعا بار معنایی مثبت داره، معمولا به این جور دعاها با بار معنایی منفی میگن نفرین، که البته هیچ خللی در صحت فرمایشات شما به وجود نمیاره و فقط همینجوری خواستم ابراز فضلی کرده باشم.

روبان سفید گفت...

بیخیال!
تورم وحشتناکه! منم که از تو جوون ترم:دی با دوستان زیاد ازین چیزا می گیم!
از 5 سال پیش تا الانم قیاش کنی کافیه!

ُسمانه گفت...

اگه تو اينجوري فكر كني كه پس من ديگه خيلي پير شدم كه..!!!

anotherone گفت...

یادمه خودکار بیک بود دونه ای 5 تومن !! تو یکی پیرمردهم بشی همیشه نیشت باز میمونه نگران نباش !!

پاييـــــــــــــــــــــزان گفت...

من كه پير شدم

حكايت اون ارباب رجوع ست كه از اوضاع يه اداره اي خيلي ناراحت بود.كارش راه نمي افتاد كسي بهش جواب درست و درموني نميداد و اوضاعش معلوم نبود. رفت پيش رئيس كه آره وضع اينه؛رئيسه هم شروع كرد به سخنراني كه اره من ميدونم دست كيا تو كاره و من مچ اينا رو ميگيرمو من ابروشونو ميبرم . اي الهي بميرن اين نامردا؛اي الهي ذليل بشن و چه و چه.ارباب رجوعه وسط حرفاش بلند شد راه افتاد كه بره.رئيسه گفت كجاااااا؟ارباب رجوعه گفت پيش ننه بزرگم چون اگه بنا به نفرين بود اون بهتر بلده...