۱۳۸۹/۰۴/۲۷

جـدایـی از جـهـنـم

قدر ِ جدایی را می دانم ،
آن درد ِ هولناک ،
درد ِ دل کندن از جهنم بود . . .

پ.ن : به تو ناسزا گفتم و تو بزرگوارانه با لبخندی صبر کردی تا روز برسد که با یادآوری آن روز خجل شوم ، امروز فهمیدم از تو چیزی می خواستم که جهنمم را ابدی می کرد !

۱۶ نظر:

anotherone گفت...

(-B

رامیلا گفت...

جالبه درد دل کندن از جهنم پس چه دردی کشیدی لبیک نگفتی خدای جهنم رو ولی جهنم ابدی نیست. جالبه مگه تو به این چیزا هم معتقدی؟

ناشناس گفت...

يعني دل كندن از چيزي كه حتي فكر مي‌كنيم بده؟؟!!!!!

سمانه گفت...

اينم منما مثل هميشه نفهميدم...

مهربون گفت...

قدر جدایی را می دانم !!!!!!دارم هنوز به این فکر می کنم :)

مهربون گفت...

قدر جدایی را می دانم !!!!!!دارم هنوز به این فکر می کنم :)

خیال گفت...

درد را می شناسم اما جهنم را...

امیر گفت...

باید یه تگ درست کنی به اسم خیلی خیلی شخصی، برای اینجور نوشته هات.

سماء گفت...

به رود زمزمه گر گوش کن
- که می خواند -
سرود رفتن و رفتن
و بر نگشتن ها...

( گاه جدایی نیز در خود حکمتی دارد )

پاييـــــــــــــــــــــــــزان گفت...

باز چي به كي گفتي تو،پسرررررررررررررررررررر

پ.ن.من تا عمق جهنم رفته ام ، بهشت ارزانی شما بهشتی ها ...

شاه رخ گفت...

ياد يه ايه از قرآن افتادم: عسي ان تكرهوا شيئا وهو خير لكم

elham* گفت...

یکی اینجا داره سیگار می کشه.،

قطعه ای از خدا گفت...

خیلی ارتباط برقرار کردم با این پست، یاد یه سری چیزا افتادم!
به هر حال
ممنونم که لطف می کنی و سر می زنی
وصله کردن اعصاب و دل فقط قیمتشون رو بالا می‏بره!

anotherone گفت...

آپ نمیکنی یا باز من توی دور باطل گیر افتادم؟!!

شاه رخ گفت...

هنوز توي استرسي؟

شاه رخ گفت...

صحبت از گول خوردن و گول زدن نيس
بايد يه جوري بهش گفت كه بهش برنخوره
وگرنه خودشم مي دونم كه آمفتامين تست رو براي چي ميگيرن
بايد توي يغما باشي كه بدوني