1- یـ ـا بـ ـو
کسی که عشقش می شکند ، به اسبی می ماند رمیده
این که کی شکانده ، توفیری ندارد ، به هر عابری لگدی می پراند !
نتیجه : از سر راه کنار روید.
2- ر و ح و جـ ـسـ ـم مثل هم اند !
گفته اند جدایی چون مصدومیت در فوتبال است ، ابتدا کمی درد گیرد و بدن که سرد شد تازه ماتفت می شوی که درد چیست ! درد امان آدم را می برد و شاید دکتری ، شکسته بندی ، چیزی هم به کار آید . لیکن بعد از چند روزی ، ماهی ، حتی سالی – که این طول زمان بسته به بنیه ی بدنی یا عمق زخم دارد – درد خوب می شود . بعضی ها بر می گردند به مستطیل سبز و برخی زمین را می بوسند و برای همیشه کفش ها آویخته می دارند .
هر چه باشد درد فروکش می کند ولی جای زخم تا دم مرگ همراهت است . آن که به فوتبال برگشته آن زخم قبلی می شود پاشنه ی آشیلش و باید با آن بسازد تا دوباره زخم جدیدی از همان جا سر بر نیاورد .
3- خـ ـر مـ ـا لـ ـو
روزی جمعی از یاران به دنبال شیخ همی رفتندی به باغی بس فرح بخش و پر میوه ! پای درختی خرمالو شیخ به درخت خیره همی ماندندی .
یاران به ولوله افتادندی و یکی قدم پیش گذاردندی و گفتندی : «شیخ ! از چه ، میان این بسیار درختان به این یکی خیره ماندندی؟»
شیخ فرمودندی : «نیک ترین اسمی که برای این درخت شنیدستمدندی ، نامی استندی که قومی در بیابان بر آن نامیدندی»
جمع به خروش آمدندی و پرسیدندی که : «یا شیخ ! بگودندی و راحتمان کُندندی که جگر می سوزدندی همی»
فرمودندی : «به آن «درخت جدایی» گویندندی ؛ چراکه میوه اش هم شیرین استندی و هم گس اندی!»
یکی پرسیدندی : «یا شیخ ! از چه اندی؟»
فرمودندی : «آن که جدا شده اندی و درد جدایی می چشدندی به گمانش خداوند عزوجل درد و غمی ازین سوزناک تر به بشر ندادستندی ؛ و آن که او را می بیندی بر او همی خنددی و درد او را نا مهم دانستندی ؛ حال که هر دو دُرست استندی هم این درد سهمناک و هم پشیز تر از پره کاهی چرخ خورنده در هوا می باشدندی»
یاران پس از شنیدستندی سخن شیخ از خود به در شدندی و فریاد همی زدندی و نعره کشان به بیابان روان گشتندی . . .
کسی که عشقش می شکند ، به اسبی می ماند رمیده
این که کی شکانده ، توفیری ندارد ، به هر عابری لگدی می پراند !
نتیجه : از سر راه کنار روید.
2- ر و ح و جـ ـسـ ـم مثل هم اند !
گفته اند جدایی چون مصدومیت در فوتبال است ، ابتدا کمی درد گیرد و بدن که سرد شد تازه ماتفت می شوی که درد چیست ! درد امان آدم را می برد و شاید دکتری ، شکسته بندی ، چیزی هم به کار آید . لیکن بعد از چند روزی ، ماهی ، حتی سالی – که این طول زمان بسته به بنیه ی بدنی یا عمق زخم دارد – درد خوب می شود . بعضی ها بر می گردند به مستطیل سبز و برخی زمین را می بوسند و برای همیشه کفش ها آویخته می دارند .
هر چه باشد درد فروکش می کند ولی جای زخم تا دم مرگ همراهت است . آن که به فوتبال برگشته آن زخم قبلی می شود پاشنه ی آشیلش و باید با آن بسازد تا دوباره زخم جدیدی از همان جا سر بر نیاورد .
3- خـ ـر مـ ـا لـ ـو
روزی جمعی از یاران به دنبال شیخ همی رفتندی به باغی بس فرح بخش و پر میوه ! پای درختی خرمالو شیخ به درخت خیره همی ماندندی .
یاران به ولوله افتادندی و یکی قدم پیش گذاردندی و گفتندی : «شیخ ! از چه ، میان این بسیار درختان به این یکی خیره ماندندی؟»
شیخ فرمودندی : «نیک ترین اسمی که برای این درخت شنیدستمدندی ، نامی استندی که قومی در بیابان بر آن نامیدندی»
جمع به خروش آمدندی و پرسیدندی که : «یا شیخ ! بگودندی و راحتمان کُندندی که جگر می سوزدندی همی»
فرمودندی : «به آن «درخت جدایی» گویندندی ؛ چراکه میوه اش هم شیرین استندی و هم گس اندی!»
یکی پرسیدندی : «یا شیخ ! از چه اندی؟»
فرمودندی : «آن که جدا شده اندی و درد جدایی می چشدندی به گمانش خداوند عزوجل درد و غمی ازین سوزناک تر به بشر ندادستندی ؛ و آن که او را می بیندی بر او همی خنددی و درد او را نا مهم دانستندی ؛ حال که هر دو دُرست استندی هم این درد سهمناک و هم پشیز تر از پره کاهی چرخ خورنده در هوا می باشدندی»
یاران پس از شنیدستندی سخن شیخ از خود به در شدندی و فریاد همی زدندی و نعره کشان به بیابان روان گشتندی . . .
۷ نظر:
کناریم
1 . دقیقا آره!
2. آره واقعا !
3. عجب !!
مبارکه خونه جدید
هرچند که یه سری گفتم اما معلوم نشد کجا رفت!
خونه نو مبارک
سال جدید آدرس جدید یعنی وبلاگ جدید
مطالب جدیدتر :D
فردام که یه سال جدید ! چه همه چیز جدیده!
روح و جسم خیلی با هم فرق دارن جسم خیلی فراموش کار تر از روحه!
اون آقا اسبم یه کم که لگد زد خسته میشه :D
به به
چه وبلاگ قشنگی:دی
الان اينجا تولد كي بيده؟
ميخواستم رو پيشنهادت فكر كنم ولي ديگه شرمنده.خودت خواستي نگي نه!
منم هی میگم چیزی قرار نیست درست بشه. گوش نمیکنن که..
ارسال یک نظر